در آثار نمایشی این سالها، نه تنها هر وقت مردها شلوارشان دو تا میشود هوس تجدیدفراش به سرشان میزند که در خانوادههای زیر سطح متوسط اقتصادی یا به هر بهانه دیگری هم،از این مساله برای جذب مخاطب استفاده میشود. زمانی در سینما و تلویزیون کسی به آنها اهمیت نمیداد. شرایط ویژه اجتماعی- فرهنگی، باعث میشد حضور زن با محدودیت همراه باشد و در این فضا انتظار هم نمیرفت که پای زنهای دوم به سریالها و فیلمهای سینمایی باز شود.
آنها در حاشیه بودند و نام بردن از آنها تابو محسوب میشد. پس از خرداد 76 و در حالی که سینماگران از فضای «بازتر» برای طرح مضامین و سوژههایی استفاده میکردند که پیش از آن تابو به شمار میآمد، آهسته آهسته پای زنان صیغهای و همسران دوم به سریالهای تلویزیونی هم باز شد. با آن که در تمام این سالها و با همه تغییر و تحولهای نشات گرفته از شرایط اجتماعی- سیاسی، همیشه سیما محتاطتر از سینما است، و مسوولان رسانه پرمخاطب ملی، تلاش میکنند گستره و تنوع مخاطبانشان را فراموش نکنند، اما قصه مردهای دو زنه را در تعداد زیادی از سریالهای تلویزیونی هم دیدهایم.
مدتی است در اغلب مجموعهها، به مردهای دو زنه برمیخوریم. حالا دیگر حساسیت درباره این موضوع کمرنگ شده، همان طور که مردم به دیدن این گونه فیلمها عادت کردهاند. به نظر میرسد دیدن ماجراهای مردانی که زندگی مخفی دارند و به همسرشان خیانت میکنند، دیگر مثل سابق جذاب و هیجانانگیز نیست.
در تلویزیون
«او یک فرشته بود»، یکی از بهترین نمونههای تلویزیونی درباره ماجرای زن دوم است. البته در این داستان، زن دوم شیطان است! موجودی ماورایی و خانمان برانداز که در قالب دختری جوان ظاهر میشود تا ایمان مردی را محک بزند.
نوآوری و جذابیتی که در «او یک فرشته بود» وجود دارد، داستان تکراری مردی را که به همسرش خیانت میکند، تازگی و طراوت خاصی بخشیده. فیلمنامهنویس تلاش کرده موضوع جذاب خیانت را در دل درامی طرح کند که تم مذهبی دارد. او به خوبی موفق شده بدون آن که به جذابیتهای دراماتیک مجموعه لطمه بزند، مایههای مذهبی را هم مطرح کند.
سیروس مقدم، کارگردان پرکار تلویزیون در سالهای اخیر، در مجموعه نوروزی «بانویی دیگر» موضوع ازدواج مجدد را به شکلی کاملا جدید به تصویر کشید. در این مجموعه همسر اول یک مرد روزنامهنگار (که خودش هم در روزنامه کار میکند) دوست و همکار صمیمیاش را برای همسرش خواستگاری میکند! زنان این مرد روشنفکر که نویسنده هم هست و دغدغههای روشنفکری متعددی هم دارد، در کمال خوشی و سلامت و بدون کمترین حادثه و درگیری، با هم روزگار میگذرانند. البته دست تقدیر یکی از زنها را از صفحه روزگار محو میکند تا روزنامهنگار روشنفکر، با همسرش به راحتی زندگی کند!
«بانویی دیگر» ارتجاعیترین دیدگاهها درباره زنان را در قالب یک کمدی ظاهرا مفرح مطرح میکند. این مجموعه، در این زمینه در تلویزیون یک اتفاق محسوب میشود. البته به نظر میرسد موج مخالفتهایی که پس از پخش مجموعه علیه آن به وجود آمد، باعث شد «بانویی دیگر» اولین و آخرین نمونهای باشد که این چنین ازدواج مجدد را ترویج میکند!
همان طور که گفته شد، این روزها پای هر سریالی که بنشینید ردپایی از زنهای دوم و مردانی که به خاطر زنان دیگر به همسرانشان خیانت میکنند، پیدا خواهید کرد.
مثل همیشه، نویسندهها و کارگردانها این قدر سردستی با این سوژه برخورد میکنند که همه چیز به یک مضحکه تبدیل میشود. در مجموعههای «بوی غریب پاییز»، «باران بهاری»، «تا غروب» و بسیاری از کارهای دیگر، نمونههای ضعیفی از مثلثهای عاشقانه دیدهایم که مفهوم خیانت را به شکلی سطحی و خندهدار مطرح میکنند.
در سینما
در «شوکران»، با نمونه جذابی از زن اغواگر روبهرو هستیم که درواقع هیچ نشانی از این نام فرنگی هم ندارد و کاملا ایرانی است. سیما ریاحی (هدیه تهرانی) که در ابتدای داستان، مقصر اصلی شناخته میشود، زنی ویرانگر است که میخواهد از مهندس بصیرت (فریبرز عربنیا) به عنوان طعمهای برای رسیدن به موقعیت و شرایط بهتر استفاده کند. جذابیت «شوکران» در این است که مخاطب را برای قضاوت دچار مشکل میکند.
مخاطب، سیما را قربانی میداند و برای او دل میسوزاند. واقعیت این است که «شوکران» باور و ذهنیت ما را درباره زن دوم مخدوش میکند! «زندگی»، ساخته اصغر هاشمی، زن دوم با وجود عشق و علاقه مشترکی که بین او و مرد هست، حاضر میشود از زندگی مرد بیرون برود. مرد عاشق پیشه و احساساتی (خسرو شکیبایی) از همه تقصیرها مبرا میشود و دوباره به سراغ همسر اولش میرود! آخرین نمونه شاخص در این زمینه شاید «چهارشنبه سوری» باشد که ابتدای امسال نمایش داده شد. در «چهارشنبه سوری»، تصویری ترحمبرانگیز از زن دوم ارایه میشود. زنی که ناخواسته وارد زندگی مرد شده و قربانی شرایط است.
اصغر فرهادی در «چهارشنبه سوری» تلاش میکند تصویری شفاف از رابطه عاطفی مرد با دو زن ارایه دهد و در این مساله، روحیه هر دو زن و شرایطی را که به اتفاقی چنین انجامیده را بررسی میکند. از این منظر، شاید «چهارشنبه سوری» نزدیکترین تصویر به اصل اتفاق و شبیهترین فیلم به اجتماعی است که مساله «زن دوم» یکی از معضلات همیشگیاش بوده؛ تصویری که حالا دیگر میتوان به صراحت دربارهاش فیلم ساخت و صحبت کرد.